این بازیگر که در سریال "مختارنامه" در نقش دوم نقش هارملا را بازی کرده است ، در دومین شب از مراسم تشییع جنازه ابوعبدالله در فرهنگسرای رسانه ، با بیان غم و اندوه خود برای امام حسین (علیه السلام) و فرزند شش ماهه فرزندش ، درباره این نقش و تأثیر آن در زندگی وی صحبت کرد.
به گزارش ایسنا ، دومین شب مراسم تشییع جنازه برای اهالی فرهنگ ، هنر و رسانه با حضور جمعی از هنرمندان ، متخصصان رسانه ، مردم و هواداران ابوعبدالله الحسین در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
انوش معظمی بازیگر سریال مختارنامه در نقش هارمل که میهمان این مراسم عزاداری بود در سخنان خود درباره پذیرش نقش هارملا در سریال "مختارنامه" گفت: "به یاد دارم که نقش یک گانگستر را در سریال" گمراهی گمشده "انجام دادیم. در ذهن آقای میرباگاری به من پیشنهاد داد که در همان سریال مهاجم بازی کنم به نظر من خود امام حسین خود را انتخاب می کند که کجا باید باشد .اگر ما امشب اینجا هستیم ، شکی نیست که امام حسین ما را دعوت کرده است و من فکر می کنم که خود امام حسین و حضرت علی اصغر من را صدا کردند و بازی کردند. این نقش نوبت من است.
وی ادامه داد: من نیز بر روی منبر امام حسین بزرگ شدم و ظلم و ستم شخصی مانند حمله در کربلا را متوجه شدم ، اما بخش دیگر هنری بود و تأثیری که وی در این نقش داشت می توانست مردم را به اوج آزار و اذیت امام حسین و شش ماه برساند. شما آن را در خارج پیدا می کنید. من هر بار که آن صحنه ها را می بینم تحت تأثیر قرار می گیرم.
در پایان سخنان وی ، اکثر من از حضرت علی اصغر و امام حسین عزاداری کردم: "آقا ، من بسیار سپاسگزارم که با ایفای نقش مهاجم ، برده ای را بر پیشانی من مهر کردید و به من افتخار می کنید." من از این نقش بازی کردم و چنین شهرتی کسب کردم که چنین چیزی را بدست نمی آوردم این شهرت در هر تجارت دیگری است. "
آقای رضا تقاوی نماینده تهران ، ری و شمیرانات نیز در مورد واقعه عاشورا سخن گفت و گفت: امام حسین (علیه السلام) در سال 60 هجری از مدینه به مکه حرکت کرد. وقتی این سفر را شروع کردند ، عده ای به خدمتشان آمدند و از آنها خواستند که این سفر را ترک کنند زیرا یزید به قدرت رسید و همه از پیشینه او اطلاع دارند. با نفرت او از بنی هاشم و خانواده خاندان پیامبر ، مشخص شد که او با امام حسین وارد جنگ شد و جان وی را به خطر می اندازد. بنابراین آنها سعی کردند از این سفر جلوگیری کنند. امام الحسین (علیه السلام) با گفتن اینکه خدا آرزو دارد حسین را بکشد ، به نگرانی آنها پاسخ داد.
وی افزود: مسئله دیگر این است که آنها گفتند زنان و کودکان را با خود نبرید. در پاسخ به این پرونده ، امام همچنین گفتند که این زنان و کودکان باید اسیر شوند. سؤال مهم در بین زندانیان این است که نقش اسیران ، که پیامبر بر خانواده هایشان تأکید کرده است چیست؟ مگر اینکه آنها مسئولیت چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرند که برنامه آنها بسیار مهم باشد. در پاسخ به این سؤال باید توجه داشت که واقعه کربلا دارای دو فصل مهم است: فصل اول شهادت و فصل دوم اسارت.
امام جماعت و روحانی با اشاره به فصل شهادت در حادثه کربلا ، گفت: "این شهدا نزدیک به 4 ماه است که در کربلا بوده اند و در این زمان مشخص می شود که آنها چه کسی ملاقات کرده اند و چه حرف هایی را زده اند." علاوه بر این ، در راه کربلا و در هر خانه ای که در آن متوقف شده بودند ، برخی از مسلمانان را برای حضور در کربلا دعوت کردند و البته در مقابل دیگران قرار گرفتند. از این گذشته ، فقط طبیعی است که افراد ناب در کربلا حضور داشته باشند و از امام حسین (علیه السلام) یاری کنند. امام حسین (علیه السلام) با یزید بیعت نکرد و این البته دلایل مختلفی دارد. در مورد اقتدار امام حسین (علیه السلام) روایت شده است که او می گوید من در دایره ای بزرگ شدم که اجازه نمی دهد من به شخصی مانند یزید وفادار باشم که وفادار باشد. این داستان تا بعد از ظهر عاشورا ادامه دارد و همه نمایانگر فصل اول تاریخ کربلا است ، یعنی فصل شهادت.
وی تأکید کرد: البته باید یک نکته مهم را یادداشت کنم ، این است که هر دو فصل اول و دوم واقعه کربلا یک قیام است و نباید از هم جدا شوند. محوریت این دو فصل ، امام حسین است. در فصل شهادت ، بار اصلی بر او وارد می شود و در فصل دوم این وظیفه به حضرت زینب (سلام الله علیها) منتقل می شود. ممکن است برخی بپرسند نقش امام سجاد سلام الله علیها در این چیست و چرا وی به اسارت متمرکز نشده است؟ در پاسخ به این امر باید گفت که مطابق علاقه خدا باید نقش امام سجاد ضعیف باشد تا او زنده بماند و خط امامت باقی بماند. خود حضرت زینب (س) مانند امام حسین (علیه السلام) است و می تواند مسئولیت مهم کربلا را بر عهده بگیرد. در اینجا می توان فهمید که چرا امام الحسین (علیه السلام) همسر و فرزندان خود را با خود آورده و وظیفه زندانیان چیست.
تقوا گفت: به نظر من می توانیم این کورس ها را از کربلا بیاموزیم. اولین مسئله صبر انقلابی است. درست مانند خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، برای انقلاب بزرگی متحمل دردسرهایی شد ، بنابراین ما نیز آن را تحمل کردیم. زندانیان کربلا نمونه ای از صبر انقلابی برای عاشورا است. همه برای موفقیت انقلاب باید صبور باشند. درس دوم صبر و استقامت است. امام حسین سلام الله علیها خانواده خود را به همراه خود آورد تا اخبار مربوط به عاشورا را منتشر کند. حضور آنها مانع از پاک شدن دشمن و تحریف این واقعه شد. بسیاری از آنچه امروز می شنویم از این زندانیان نقل شده است. این زندانیان از تحریف تاریخ جلوگیری کردند. مبحث مهم بعدی تفسیر خون شهدای کربلا است. کربلا تجسم قرآنی است. چه کسی باید چنین قرآنی را توضیح دهد؟ و چه کسی یاد و قرآن است و افراد نزدیک به این خصوصیات این زندانیان هستند. آنها برای تفسیر قرآن برای نسل های آینده به کربلا آمدند. رسالت مهم دیگر آنها افشای مجرمان است.
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: "فکر می کنم درسی که از کربلا می توانیم بیاموزیم انقلابی بودن است."